به نظر من کادو خریدن یکی از سخت ترین کارای دنیاست، مخصوصا واسه کسی که شناخت زیادی از علایقش نداری، و مخصوصا تر واسه منی که هیچ وقت کادوهایی که می خرم به قیمتشون نمیان، گرون می خرم ولی نسبت به قیمتشون ارزون تر می به نظر میان. از طرف دیگه چون خودم هدیه هایی که وقت برای انتخاب یا تهیه شون گذاشته شده رو بیشتر دوست دارم، خودمم ترجیح می دم هدیه اصلی ای که می دم روش وقت بیشتری گذاشته باشم، مخصوصا برای آدم های مهم زندگیم.

مریم دختر دوشنبه هاست! همون دختری که تا وقتی تو دانشگاه باهم همکلاسی بودیم رابطمون فقط در حد سلام علیک بود. بعد که فارغ التحصیل شد و رفت شهرشون روابط مجازیمون بیشتر شد تا اینکه دکترا دوباره اینجا قبول شد. هر دوشنبه عصر که حوصلش تو خوابگاه سر می رفت زنگ می زد می گفت میای بریم بیرون؟ منم که اکثر عصرا می رم بیرون دوشنبه هامو برای او خالی می ذاشتم.

مریم دختر مهربونیه.درسته تو رابطمون بیشتر از اینکه من راغب به رفت و آمد باشم اون راغبه ولی منم چون اون  اینجا غریبه به رسم مهمون نوازی سعی می کنم هواشو داشته باشم.

از طرفی میبینم دختر قدرشناسیه و همین باعث میشه از وقت گذاشتن براش پشیمون نشم.

مریم تو تولد امسالم خیلی بهم لطف کرد، هم بابت هدیه، هم سورپرایز کردنم.

چند روز پیش تولدش بود ولی اینجا نبود. بهش پیام دادم، تولدشو تبریک گفتم و پرسیدم کی میاد؟ گفت دوشنبه.

خیلی فکر کردم براش چی بخرم تا نهایتا امروز با سمانه رفتم براش این آینه رو خریدم:

البته آینه ای که من خریدم قشنگتره، دورش بیشتر کار شده است ولی بازم به نظرم قیمتش بهش نمی خوره! بگذریم.

بعد نوبت نوشتن یه متن یادگاری رسید، کاری که بیشتر از فکر کردن برای اینکه چی بخرم که مناسب باشه ازش لذت می برم.

براش نوشتم:

و 

امیدوارم خوشش بیاد

+بعد نوشت:

اینم یه تولد کوچولوی سورپرایزانه واسه مریم:

وقتی متنی رو که براش نوشته بودم خوند گریه اش گرفت! گفتم می خواستم خوشحال شی. گفت اشک شوقه


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها